درد دل




















Blog . Profile . Archive . Email


حرفهای از جنس دلتنگی

 

     سلام خداجونم باز هم دلم گرفته و می خوام باهات درد دل کنم.

بعضی موقع به این فکر می کنم ایا تو هم دلت می گیره؟وقتی دلت می گیره

دوست داری با کسی درد دل کنی؟با کی؟؟؟؟

از اینها که بگذریم نمیدونم ازت گله کنم.دردامو بهت بگم.از تنهاییام بگم

از سرنوشتم بگم.اخه چی بگم که وقتی همه چی را میدونی ولی فقط نمیدونم چرا

هیچوقت صدامو نمی شنوی اخه خدا جونم من تا چشم باز کردم همیشه و همه جا

و از همه کس جز مهربانی و بزرگی و گذشت درباره ازت چیزی نشنیدم ولی الان

چی.......چرا تنهام گذاشتی ؟چرا دوست داری ذره ذره اب شدنم و ببینی...باور کن

خسته شدم .کم اوردم وقتی همسن و سالهای خودمو می بینم که باهاشون روزگار گذروندم

همشون واسه خودشون زندگی دارن هر روز دست بچه شونو می گیرن و.........

اما من چی...؟

روزگارم شده درد کشیدن. انتظار..انتظاره شاید روزی علاجی هم واسه درد ما هم

پیدا بشه.دیدن اشکهای مادرم که روز به روز داره شکسته تر و پیرتر میشه

یواشکی گریه کردن و مخفی کردن گریه هام از دیگران خدا جون اگه سنم

یکم بیشتر بود عین خیالمم نبود مگه چند سال تو این دنیا میموندم

درد من جوانیمه اخه من خیلی جوانم چقدر باید این وضع و تحمل کنم

خدا جون کاری بکن نزار بیشتر از این بشکنم

 



نظرات شما عزیزان:

بشار
ساعت12:19---2 تير 1390
خداوندا !

خدایا ! می دانم که نادانم به ذره ای از علم بیکرانت دانایم کن...

بارالها ! زبانم در ستایش تو قاصر است به من زبانی عطا کن تا گوشه ای اندک از رحمت بیکرانت را سپاس گویم ... به من زبانی ده که جز بر حمد تو گویا نگردد ...

خدایا ! یاری ام کن قلبم را از تمام کینه ها پاک نمایم که غیر از تو کسی بر این کار قادر نیست ...

خداوندا ! به من صبری ده که بر سیلی دشمنان بخندم و با خنجرهای دوستان به رقص آیم ...

خدایا ! شرکم را به یکتاییت ، ضعفم را به قدرتت، جهلم را به علمت، حماقتم را به حکمتت، گناهانم را به رحمتت، عصیانم را به عزتت، تیرگی دلم را به نورت، بی حرمتی هایم را به قداستت، تنگ دستی و بخلم را به کرمت و ناسپاسی ام را به لطفت ببخش ...

خدایا ! به خیر و شر خود آگاه نیستم به علمت و به رحمتت هر آنچه خیر من در آن است بر من فرو فرست و هر آنچه شری برای من در آن است از من دور گردان ...

خدایا ! به من یقینی ده که جز تو در هستی هیچ چیز نبینم ...

خدایا ! به من دلی ده که جز مهر تو در آن هیچ مهری را راه نباشد ...

خدایا ! به من قلبی ده که دوست داشته باشم هر آنچه آفریده ی توست ...

بارالها ! هر آنچه دارم از آن توست پس آنچه بر مصلحت من است بر زبانم جاری کن تا از تو تمنایش کنم که خود بسیار نادانم ...

خدایا ! خواسته هایم بسیارند ولی هیچ چیز در قبال آنها ندارم

تو از مخزن بی انتهای کرمت آنها را به من عطا کن ...

خداوندا ! آرامشی عطا فرما كه بپذیرم آنچه را كه نمیتوانم تغییر دهم شهامتی كه تغییر دهم آنچه را كه میتوانم و دانشی كه تفاوت آن دو را بدانم ...

خداوندا ! با تمام آنچه تو به من عطا کردی می خوانمت پس دعایم را و دعای همه بندگانت را اجابت فرما ...


بشار
ساعت12:17---2 تير 1390

خدایا چشمی ده که فقط تو را ببینم ...



خدایا گوشی ده که فقط کلام تو را بشنوم ...



خدایا حضوری ده که فقط در محضر تو باشم ...



خدایا قلبی ده که فقط جای تو باشد ...



خدایا زبانی ده که فقط حق را بگوید ...



خدایا دستی ده که فقط دستگیر بندگان تو باشد ...



خدایا پایی ده که فقط در راه تو قدم بردارد ...



خدایا ذائقه ای ده که فقط حلاوت بندگی تو را بچشد ...



خدایا عمری ده که فقط در راه تو صرف شود ...



خدایا علمی ده که معرفت به تو را زیاد کند ...



خدایا علمی عطا کن که در آن گمراهی نباشد ...



خدایا حافظه ای عطا کن که در آن نسیان نباشد ...



خدایا زبانی عطا کن که در آن لغو نباشد ...



خدایا همنشینی عطا کن که در آن ملامت نباشد



خدایا حضوری عطا کن که در آن غفلت نباشد ...



خدایا عزتی عطا کن که در آن ذلت نباشد ...



خدایا دلی عطا کن که در آن غیر نباشد ...



خدایا چشمی عطا کن که در آن کوری نباشد ...



خدایا نوری عطا کن که در آن ظلمت نباشد ...



خدایا رحمتی عطا کن که در آن نقمت نباشد ...



خدایا حلالی عطا کن که در آن حرام نباشد ...



خدایا قُربی عطا کن که در آن بُعد نباشد ...



خدایا حلاوتی عطا کن که در آن تلخی نباشد ...



خدایا بندگی عطا کن که در آن عصیان نباشد ...



خدایا عمری عطا کن که در آن اندوه نباشد ...



خدایا زندگی عطا کن که در آن حسرت نباشد ...



خدایا هدایتی عطا کن که در آن سرگردانی نباشد ...



خدایا آرامشی عطا کن که در آن نگرانی نباشد ...



خدایا رضایتی عطا کن که در آن منیت نباشد

...

خدایا توانی عطا کن که در آن عجز نباشد ...




بشار
ساعت11:54---2 تير 1390



الهی ! هرگاه که تو را خواندم، پاسخم گفتي ...

الهی ! از تو تنها تو را مي خواهم ...

الهي ! چون تو حاضري چه جويم ... و چون تو ناظري چه گويم ...

خدايا ! مرا به خاطر شکايتهايم ببخش ...

خدایا ! از تو به خاطر آنچه برايم مقدر کرده اي متشکرم ...

الهي ! آن خواهم که هيچ نخواهم ...

خدايا! ما اگر بد کنيم، تو را بنده هاي خوب بسيار است، تو اگر مدارا نکني ما را خداي ديگر کجاست؟

الهي ! درمانده ام از دست خويش و به مدد فيض تو محتاجم ...

خدای من ! عاقبت همه ما را ختم به خير بگردان ...

الهي ! اگر من از تو جز تو خواهم، فرق ميان من و بت پرست چيست؟

خدایا ! آرامشي عطا فرما تا بپذيرم آنچه را که نميتوانم تغيير دهم ...

خدایا ! شهامت عطا فرما تا آنچه را مي توانم تغيير دهم ...

معبودا ! تو كيستي كه من اينگونه بي تو بي تابم ...

معبودا ! مرا بيشتر از پيش عاشق خود بگردان ...

خالقا ! بهتر آنست که جز تو کسي را براي خويش و به نام خويش مخوانيم یاریمان ده ...

پروردگارا ! عظمتت را شکر؛ شکوهت را سجده و مهربانيت را سپاس ....

خدايا ! به من صبر و بینشی عطا فرما تا در مشکلات و مصائب هم شاکرت باشم ...

خدايا ! مرا تنها وامگذار که تو بهترين دادرسي ...

خدايا ! مرا به گونه اي بساز و شکل بده و بتراش که مايه شرمساري تو نباشم ...

خدايا ! به ما معرفتي عطا كن تا بتوانيم آنطور كه تو مي پسندي زندگي كنيم ...

خداوندا ! اگر داشته هایم ذليلم مي کند ندارم کن ...

خداوندا ! اگر کاشتم اسير چيدنم مي کند بي کارم کن ...


سمیه
ساعت13:57---1 تير 1390
سلام آقا بایرام امیدوارم دفعه دیگه که بهت سر میزنم حالت خوب خوب و سرحال باشی سعی کن با مشکلات بجنگی ناامید نشو واست دعا میکنم بهم سر بزن خوشحال میشم

nabi
ساعت12:36---1 تير 1390
bhem sar bezan . www.nabi63.mahtarin.com

فاطی
ساعت18:37---31 خرداد 1390
امیدت به خدا باشه خدا کسی دیگه ای هست ناامید نباش.
دوستدارم


آدم زمینی
ساعت16:54---31 خرداد 1390
عزیز من
خیلی گشتم تا این مطلب رو برات پیدا کردم چون اسم دانشمند یادم نبود ولی می دونستم که همچین کسی هست . شاید عکس اینجا لود نشه بتابرین پیشنهاد می کنم به آدرس زیر حتماً سر بزن
porofosorreza.persianblog.ir/ post/42
هاوکینگ که بود؟


بله، همین مرد داخل تصویر آقای هاوکینگ است. همین فرد مظلومی که مانند افراد آهسته گام (عقب مانده ذهنی) بر روی صندلی چرخدارش نشسته و انگار منتظر است تا به او پولی را به عنوان کمک بدهید.

او از هر گونه تحرک عاجز است. او نمی تواند بنشیند، برخیزد و راه برود. حتی قادر نیست دست و پایش را تکان بدهد. از همه بدتر توانایی سخن گفتن را نیز ندارد. زیرا عضلات صوتی او که عامل اصلی تشکیل و ابراز کلمات اند مثل بقیه عضلات حرکتی بدنش در یک حالت فلج کامل قرار دارند. مشتی پوست و استخوان است روی یک صندلی چرخدار که فقط دستگاه های حیاتی بدنش کار می کند و البته مغزش. اما همین مغز او از اسرار سیاهچاله‌ها پرده برمی‌دارد و کارهایی می کند که به او لقب انیشتین دوم را داده اند.
اگر اون تونسته ، تو هم میتونی تازه تو که خیلی از اون سالمتری
این دانشمند برجسته جهان در کنار فعالیت‌های حرفه‌ای‌اش در حوزه ترویج دانش نیز چهره‌ای شناخته شده است و آثار معروف او همچون تاریخچه مختصر زمان و جهان در پوست گردو در سراسر جهان در رده پر فروش‌ترین آثار علم به زبان ساده به شمار می‌روند.


ALI
ساعت16:36---31 خرداد 1390
با سلام به ماهم سر بزنید اگر شد مرا با نام طنز لینکم کنید من هم شمارا با عنوانی که بگویید لینکتون میکنم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:,ساعت 15:3 توسط بایرام و سمیه| |


Power By: LoxBlog.Com